سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خنده بازار
 
لینک دوستان

پسر چیست ؟


موجودی زنده و دو پا و چرب زبان که در قدیم در اطراف حفره ی دهانش مو می رویید ولی الان نمیدونم چرا نمیروید !
این موجود بسیار بی آزار است و بخاطر علاقه ی وافری که به دختران دارد اغلب در نواحی گرم و مرطوب اطراف دبیرستان های دخترانه سوار بر موتور به وفور یافت می شود . معمولاً هم یا کاغذی حاوی ارقام – که ما به جان عمه مان نمیدانیم چیست – در دست دارد یا بلوتوثش روشن می باشد .. 
از عدد 110بسیار می ترسد و با یک پخ ، پایش را روی گاز می فشارد و شما قادر به مشاهده ی گرد و غبار حاصل از این حرکت می باشید از دیگر مشخصات این جاندار نجیب و عجیب ، وجود فندک ، سیگار کنت پایه بلند و کبریت و کارت سوخت در جیب وی می باشد .. 
برگرفته از کتاب این چیه اون چیه نوشته زینب صالحی (قیل و قال جوک : حالا همچین کتابی وجود داره یا نه خدا میدونه 


دختر چیست ؟

موجودی زنده و زیبا با چشمانی پسر کش که هم ی عناصر نر گیتی در عشق او واله سرگردانند . عضو تنفسی او معمولاً برچسب دارد و حتی اگر عمل نکرده باشد برای کلاس بالایی چسب می زنند ! این موجود زیبا تاریخ تولد مهدی سلوکی ، شماره شناسنامه گلزار و شماره کفش پای پوریا پورسرخ را میداند از سوسک بسار میترسد ولی از دیدن سوسک شدن پسرها لذت میبرد از محتویات کیف او میتوان به رژ لب ، ریمیل ، پنکک ، آینه تاشو و ... اشاره کرد صداهایی که در مواقع مختلف از او ساطع می شود :
وقتی متجعب است می گوید واااا وقتی میترسد جیغ می زند آن هم بنفش !!!
از دیگر صلاح های کشتار دسته جمعی او می توان لنگه کفش را نام برد!!!
سالانه میلیون ها عدد از این موجودات زیبا به دست جنس مذکر بدبخت می شوند.


[ جمعه 90/2/23 ] [ 5:10 عصر ] [ علی ]

چند روش موثر برای زهر کردن سفر به دیگران !
هرگز با اعضای خانواده رو راست نباشید؛ مثلا اگر نظرتان را درباره اقامت در محلی می‌پرسند آنجا را تایید کنید و وقتی ساکن شدند، شروع به غر زدن کنید.
به نوشته جام جم هرچیزی آدابی دارد حتی زهر کردن سفر برای دیگران این چند روش پیشنهادی را اگر به کار نبندید برای داشتن سفری خوش برای خود و همسفرانتان موثرتر است.

- پیش از راه افتادن، حواس اعضای دیگر خانواده را پرت کنید تا آنها فراموش کنند فیوز کنتور خانه را قطع کنند و شیرهای اصلی آب و گاز را ببندند یا درهای خانه را قفل کنند تا وسط مسافرت همسایه‌های نگران به شما زنگ بزنند و بگویند خانه‌تان را آب گرفته یا به خاطر نشت گاز یا اتصالی سیم‌های برق آتش گرفته است یا دزدها خالی‌اش کرده‌اند.

- شب پیش از سفر، راننده را تا صبح به روش‌های گوناگون بیدار نگه دارید مثلا با او دعوا کنید، بحثی مهم را پیش بکشید تا درباره‌اش ساعت‌ها با هم حرف بزنید، دوستان و آشنایان را دعوت کنید و تا پاسی از شب مشغول گفت‌وگو باشید.

- دائما شاگرد راننده را صدا بزنید و از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را از او طلب کنید. اگر در اتوبوس فیلمی پخش می‌شود بلندبلند درباره‌اش نظر بدهید، پایان فیلم را زودتر برای بقیه تعریف کنید یا شاگرد راننده را مجبور کنید فیلم را عوض کند.

- در اتوبوس یا هواپیما آنقدر صندلی تان را عقب ببرید که پشت سری‌ها احساس زیرآوار مانده‌ها را تجربه کنند.

- هر نوع اوراق هویتی مثل شناسنامه، کارت ملی یا کارت‌های مهمی مانند کارت بنزین و کارت اعتباری و حتی دفترچه‌های بیمه را در خانه جا بگذارید.

- وقتی از خانه به قصد سفر راه افتادید، بعد از حدود یک ساعت به یاد بیاورید چمدانی مهم را جا گذاشته‌اید و لازم است برگردید.

- پشت سر راننده دست بزنید، بلند بلند آواز بخوانید و از دیگران بخواهید همراهی‌تان کنند.

- اگر خدای ناخواسته تصادف کردید در حالی که بقیه سعی می‌کنند آرامش‌شان را حفظ کنند یا غش کنید یا هوار بزنید یا با راننده دعوا کنید و او را مقصر بدانید تا بیشتر مضطربش کنید. اگر خودتان راننده هستید، همین برخورد را با دیگران داشته باشید.

- همیشه نفوس بد بزنید، مثلا وقت راه افتادن بگویید «من می‌دانم تصادف می‌کنیم» یا «یه حسی بهم می‌گه سفرمون خراب می‌شه» یا «فکر کنم این آخرین سفرمونه» و... پس از آن، هر وقت اتفاق ناخوشایندی می‌افتد عالمانه سرتکان بدهید که «مننننننن می‌دوووووونستم.»

- در جاده برای هیجان بیشتر با خودروهای دیگر کورس بگذارید و تا آنجا که می‌توانید بوق بزنید.

- اگر با اتوبوس سفر می‌کنید صبر کنید تا راننده در مکانی برای غذا توقف کند. در این شرایط ناگهان ناپدید شوید و مسافران را تا ساعت‌ها داخل اتوبوس منتظر خودتان نگه دارید.

- وسایل غیرضروری را بار کنید و با خود بیاورید، اما مسوولیت حملش را به عهده بقیه بگذارید. این لوازم می‌توانند لباس‌های مهمانی، کتاب‌هایی که سالی یک بار هم به آنها نگاه نمی‌کنید، جاروبرقی، آبمیوه‌گیری و سشوار و اتو باشند.

- طوری از امکانات محل اقامت‌تان استفاده کنید که انگار دیگر قرار نیست به آنجا برگردید یا دیگران در آن ساکن شوند.

- هرگز با اعضای خانواده رو راست نباشید؛ مثلا اگر نظرتان را درباره اقامت در محلی می‌پرسند آنجا را تایید کنید و وقتی ساکن شدند، شروع به غر زدن کنید.

- لزومی ندارد لوازم شخصی‌تان را با خود به سفر ببرید.از مسواک و خمیر دندان و دمپایی تا شانه و لباس‌های گرم همه در ساک دیگران یافت می‌شوند و می‌توانید از آنها استفاده کنید. در مجموع منظورمان این است که لوازم دیگران را لوازم خود بدانید.

- یا کم حرف باشید و پاسخ هیچ‌کس را ندهید یا مثل رادیویی باشید که دگمه خاموشی ندارد آنقدر صحبت کنید که گوشه‌های دهان‌تان کف کند و آسایش همراهان را مختل کنید. این روش در اتوبوس فوق‌العاده کارساز است.

- از غذا، از هوا، از سر و وضع دیگران، از روزگار، از مردم و خلاصه از همه چیز ایراد بگیرید.

- با خانواده‌هایی که در دیگر اتاق‌های هتل، متل یا ویلاهای اطراف هستند، به بهانه‌های مختلف درگیر شوید. نگران هستید بهانه پیدا نکنید؟! اصلا جای نگرانی نیست. همیشه بهانه‌ای برای گلاویز شدن یا به قول جوان‌ها یقه‌گیری پیدا می‌شود.

- اگر گروهی سفر می‌کنید بچه‌های کوچک فامیل را بترسانید. مجبورشان کنید بی‌سر وصدا و دست به سینه، گوشه‌ای بنشینند. اگر از شما سوالی کردند نشنیده بگیرید و خلاصه به آنها بفهمانید که دوست‌شان ندارید

- عکس‌ها را خراب کنید.در عکس انداختن همیشه پاها را به سرها ترجیح بدهید.

- تابع برنامه‌ها نباشید، اگر دیگران می‌خواهند در محل اقامت بمانند شما اصرار کنید بیرون بروند و اگر می‌خواهند بیرون بروند بگویید مایلید در خانه بمانید.

- در فعالیت‌های گروهی شریک نشوید. اگر دیگران علاقه‌مند هستند بازی گروهی انجام بدهند یا به شکل گروهی خرید کنند، ظرف‌ها را بشویند یا غذا را حاضر کنند، خودتان را از جمع جدا کنید.

- در تقسیم مسوولیت‌ها ثابت کنید عرضه هیچ‌کاری را ندارید تا کسی جرات نکند وظیفه‌ای را به شما بسپرد. با این روش هم کاملا بیکار می‌شوید و هم بار مسوولیت‌های دیگران را سنگین‌تر می‌کنید.

- جوراب‌هایتان را نشویید و مسواک زدن را ترک کنید. در بیانی کلی‌تر می‌شود گفت رعایت بهداشت در سفر هیچ ضرورتی ندارد و هر چه کثیف‌تر باشید، بهتر و بیشتر می‌توانید مسافرت را به‌کام بقیه زهر کنید.

- تا جایی که می‌توانید سیگار بکشید تا همراهان تان بفهمند هوای پاک معنایی ندارد!

- اگر دارویی خاص و نایاب مصرف می‌کنید آن را جا بگذارید تا وقت همسفران با دنبال دارو گشتن در داروخانه‌های شهر مقصد بگذرد.

- رفتارتان باید دقیقا برخلاف جمع باشد. وقتی آنها شاد هستند، سگرمه‌هایتان را به هیچ وجه از هم نگشایید. وقتی غمگین هستند از ته دل بخندید و دست بیندازیدشان.

- شما نباید همراه با دیگران بخندید بلکه باید به دیگران بخندید. خانواده‌های دیگر را مسخره کنید. از نقاط ضعف آنها و بخصوص سر و وضع‌شان برای خندیدن بهره بگیرید

- خودخواه باشید. در سفر فقط باید به شما خوش بگذرد. مهم نیست دیگران چه شرایطی داشته باشند. بهترین جا در خودرو و محل اقامت‌تان و بهترین جزء غذا حق شماست.

- جای چمدان‌تان کجاست؟ روی تخت دیگران.

- لجباز باشید. با همه چیز مخالفت کنید. اصلا لازم نیست به پیشنهادهای دیگران گوش کنید حتی می‌توانید پیش از شنیدن‌شان مخالفت‌تان را اعلام کنید.

- سفر بهترین فرصت برای انتقامجویی است. در مدت مسافرت، همه دلخوری‌های گذشته با همسفران را در ذهنتان مرور کنید و بعد خرده حساب‌ها را تصفیه کنید؛ مثلا شریک زندگی‌تان را یاد آخرین باری که با هم حرفتان شد بیندازید و به این ترتیب بحث و جدل‌ها را از نو آغاز کنید.

- ناخن خشکی، ویژگی تضمین‌شده‌ای برای خراب کردن سفر است. فکر کنید جیب ندارید. هرگز دست در جیب‌تان نکنید. اگر اعضای خانواده از شما پولی خواستند بگویید کارت اعتباری‌تان را جا گذاشته‌اید یا پول‌هایتان را گم کرده‌اید.


[ شنبه 90/2/10 ] [ 6:36 عصر ] [ علی ]

1- خاله

معنای لغوی : خواهر مادر

معنای استعاره ای : هر زنی که با مادر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد .

نقش سمبلیک : یک خانم مهربان و دوست داشتنی که خیلی شبیه مادر است و همیشه برای شما آبنبات و لباس می خرد .

غذای مورد علاقه : آش کشک.
ضرب المثل : خاله را میخواهند برای درز ودوز و گرنه چه خاله چه یوز. خاله ام زائیده، خاله زام هو کشیده. وقت خوردن خاله خواهرزاده رو نمی شناسه. اگه خاله ام ریش داشت، آقا داییم بود .

زیر شاخه ها : شوهر خاله: یک مرد مهربان که پیژامه می پوشد و به ادبیات و شکار علاقه مند است. دختر خاله/پسر خاله: همبازی دوران کودکی  که یا در بزرگسالی عاشقش می شوید اما با یکی دیگه ازدواج می کنید یا باهاش ازدواج می کنید اما عاشق یکی دیگه هستید .

مشاغل کاذب : خاله زنک بازی، خاله خانباجی .

چهره های معروف : خاله خرسه، خاله سوسکه.

داشتن یک خاله ی مجرد در کودکی از جمله نعمات خداوندی است . عمه و دایی و عمو در ادامه ....

2- عمه

معنای لغوی : خواهر پدر

معنای استعاره ای : هر زنی که با پدر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد/هر زنی که مادر چشم دیدنش را نداشته باشد .

نقش سمبلیک : به عهده گرفتن مسئولیت در موارد ذیل : ? – جواب همه ی حرف های بدی که میزنید . مثال :  عمته … ? – جواب همه ی محبت هایی که می کنید. مثال: به درد عمه ات می خوره … ?- توجیه کلیه ی بیقوارگی ها/رفتارهای نامتناسب شما (تنها برای دخترخانم ها). مثال: به عمه ات رفتی . ? – خیلی چیزهای بدِ دیگه. از ذکر مثال معذوریم …

غذای مورد علاقه : شله زرد، سمنو .

ضرب المثل : ندارد (تخفیف به دلیل   تعدد در   نقش های سمبلیک ).

زیر شاخه ها : شوهر  عمه: یک مرد   پولدار که   سیبیل قیطانی دارد  . پسرعمه/دخترعمه: همبازی دوران کودکی   که در بزرگسالی حالتان را به هم می زنند .

چهره های معروف :  عمه لیلا .

ترجیع بند : دختر که رسید به بیست، باید به حالش گریست. (شما رو نمی دونم ولی من اینو از عمه ام می شنوم نه از خاله ام !)

داشتن یک عمه که در توصیفات فوق صدق نکند جزو خوش شانسی های زندگی است .

3– دایی

معنای لغوی : برادر مادر

معنای استعاره ای : هر   مردی که با   مادر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد/هر مردی که پتانسیل کتک خوردن توسط پدر را داشته باشد .

نقش سمبلیک : یکی از معدود مردانی که   هر چند به سیاست علاقه مند است اما حس گرمی به شما می دهد، همیشه حرفهایتان را می فهمد و می شود پیشش گریه کرد .

غذای مورد علاقه: فسنجون .

ضرب المثل : عروس را که مادرش تعریف کنه، برای آقا داییش خوبه. اگه خاله ام ریش داشت آقا داییم بود .

زیر شاخه ها :   زن دایی: یک زن چاق و شاد که خیلی کدبانو است و جلوی مادر قپی می آید .  پسردایی/دختردایی: همبازی دوران کودکی   که در بزرگسالی   مثل یک همرزم ساپورتتان   می کنند .

چهره های معروف :  علی دایی، دایی جان ناپلئون .

ترجیع بند : همه چیز زیر سر این انگلیساست .

سعی کنید حتما حداقل یک دایی داشته باشید .

4– عمو

معنای لغوی : برادر پدر

معنای استعاره ای : هر   مردی که با   پدر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد .

نقش سمبلیک : یکی از مردانی   که شما   همیشه باید بهش بوس بدهید و بعد بروید   کارتون ببینید  تا او با پدر حرفهای جدی بزند. یکی از مردانی که مادر به مناسبت آمدنش قرمه سبزی می پزد و همیشه وقتی می رود پدر ساکت شده، به فکر فرو می رود .

غذای مورد علاقه : قرمه سبزی، آبگوشت .

ضرب المثل : عقد دختر عمو پسر عمو را در آسمان بستند .

زیر شاخه ها :  زن عمو :  یک   زن خوشگل   که زیاد به شما توجه نمی کند و خودش را برای مادر می گیرد، دخترعمو/پسرعمو: همبازی دوران کودکی  که اگر تا هجده-بیست سالگی دوام آورده باهاش ازدواج نکنید خطر را از سر گذرانده اید .

مشاغل کاذب : بازی در قصه های ایرانی .

چهره های معروف :  عمو زنجیرباف،  عمو یادگار، عمو پورنگ .

داشتن یک   عمو ی   پولدار خیلی خوب است .


[ شنبه 90/2/10 ] [ 4:7 عصر ] [ علی ]
   1   2   3      >
درباره وبلاگ

امکانات وب